بهترین نقطه ورود و خروج

در این مقاله قصد داریم در مورد بهترین نقطه ورود و خروج صحبت کنیم. بهتر است بدانید که دانستن نحوه ورود به بازار از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، اگر یک معامله گر آن را به درستی یاد نگیرد نمی تواند از آن سود کسب کند؛ در نتیجه ضروری است که ورود شما در معاملات همراه با منطق باشد. پیشنهاد می کنیم قبل از ورود تمام جوانب را بسنجید، البته نمی توان برای ورود به معاملات فرمول خاصی را معرفی کرد؛ به بیان دیگر هیچ فرمول ساده و موثری برای ورود به معامله وجود ندارد. ما در این مقاله به آموزش بهترین نقطه ورود و خروج می پردازیم و چند نکته و ابزار به شما معرفی می کنیم که می توانند نقطه ورود مناسب را در نمودار به شما نشان دهند و شما می توانید از آن ها برای ورود به معاملات خود استفاده کنید.

استراتژی ورود به معامله در پرایس اکشن

یک معامله گر هنگامی که ناحیه ورود به معامله را پیدا کند در ادامه باید نقطه ورود به معامله را نیز پیدا کرده و در بهترین نقطه و زمان درست وارد بازار شود، در کل دو نوع ورود به معامله وجود دارد:

• ورود به معامله با ریسک (Risk Entry) است.
• ورود به معامله با تاییدیه (Confirmation Entry) است.

ورود به معامله با ریسک Risk Entry

در شکل زیر ورود در دومین قله به عنوان ورود با ریسک در نظر گرفته شده است، فرض بر این است که در تایم فریم بالاتر قرار داده ایم. برای نمونه تایم فریم بالا ممکن است برای یک معامله گر، تایم فریم روزانه باشد؛ برای یک معامله گر، تایم فریم هفتگی و برای دیگری، تایم فریم بالای یک ساعت باشد.

در تایم فریم پایین تر نیز پایین تر از تایم فریم انتخابی ما خواهد بود. یعنی اگر تایم فریم 1 ساعته را انتخاب کرده اید، تایم فریم 15m می تواند به عنوان تایم فریم پایین تر بررسی گردد تا بتوان بهترین نقطه ورود و خروج را بدست آورد.

اگر شما تصویر زیر را با دقت بررسی کنید متوجه می شوید که ما در تایم فریم روزانه قرار داریم و کادر سیاه رنگ ناحیه عرضه می باشد، پس قله دوم می تواند موقعیت مناسبی برای گرفتن پوزیشن Short باشد؛ یعنی می خواهیم از این LH (Lower High) ایجاد شده استفاده کرده و سفارش فروش باز کنیم.

پس در این ناحیه با Limit Order وارد می شویم، یعنی در نقطه A سفارش Limit Order قرار داده و حد ضرر را نیز در بالای ناحیه عرضه قرار می دهیم.

می توان ناحیه عرضه ها را با روش های مختلفی بهبود بخشیده و نسبت ریسک به ریوارد را افزایش داد، ولی در مقابل ممکن است احتمال اینکه نتوانید وارد پوزیشن شوید نیز افزایش پیدا می کند.

ورود به معامله با تاییدیه Confirmation Entry

همچنین در تایم فریم پایین تر منتظر بمانید تا قیمت به روند نزولی تغییر پیدا کند؛ این می تواند بهترین نقطه ورود و خروج را به شما هدیه دهد.

برای نمونه ما در نظر می گیریم که چارت تایم فریم پایین تر کادر سیاه رنگ شکل بالا، شکل زیر می باشد؛ در این صورت معامله گر باید در تایم فریم پایین تر منتظر بماند تا CHOCH (Change Of Character) ها و BOS (Break Of Structure) ایجاد شوند و تغییر روند صعودی به نزولی تایید شود و بعد از این عوامل به معامله وارد شود.

پس اگر در تایم فریم بالاتر ناحیه عرضه وجود داشته باشد، این عرضه در تایم فریم های پایین تر زودتر خود را نشان خواهد داد.

 به دلیل این که پیدا کردن نقطه ورود به معامله در تایم فریم بالاتر انجام می شود و بدون بررسی تایم فریم پایین تر، ورود به ریسک نامیده می شود زیرا این امر موجب می شود که ریسک معاملاتی افزایش پیدا کند.

پس در شکل بالا زمانی که CHOCH در تایم فریم پایین تر را مشاهده کردید هم می توانید در نقطه 1 وارد شوید و هم می توانید منتظر تاییدیه دوم مانده و در نقطه 2 وارد معامله شد.

در بسیاری از موارد دیده می شود قیمت بعد از نقطه 1 پایین رفته و برای پاکسازی لیکوئیدیتی دوباره بالاتر از ناحیه عرضه رفته و حد ضررتان زده شده و دوباره به سمت پایین برگردد، به این دلیل توصیه می کنیم برای ورود به معامله منتظر تاییدیه دوم بمانید.

بهترین استراتژی های نقطه ورود و خروج کدامند؟

در این قسمت از مقاله بهترین استراتژی ورود و خروج، تلاش می کنیم بهترین استراتژی ورود را به شما معرفی کنیم؛ به بیان دیگر قصد داریم برای شما مشخص کنیم که کی باید از ورود به معامله با ریسک استفاده کنید و چه مواقعی از ورود به معامله با تاییدیه استفاده کنید.

نکته قابل تامل این است که این مورد به شخصیت اصلی تریدر و استراتژی معاملاتی مورد استفاده او وابسته است. برخی از معامله گران که ریسک پذیر هستند در یک تایم فریم معامله می کنند و برخی دیگر که میزان ریسک پذیری بسیار کمی دارند، برای اینکه بتوانند تاییدیه ورود به معامله را اخذ کنند به تایم فریم های پایین تر مراجعه می کنند و همچنین عده دیگر از معامله گران با توجه به شرایط بازار سعی می کنند از هر دو روش برای ورود در پرایس اکشن استفاده کنند؛ پس می توان نتیجه گرفت که این عمل در میان معامله گران بسیار متفاوت است.

شما نیز می توانید به تایم فریم های پایین تر مراجعه کرده و ناحیه عرضه را بهبود بخشید و با این روش می توان Limit Order را در ناحیه کوچکتری قرار داد و این امر باعث بهبود ریسک به ریوارد می شود.

توجه داشته باشید هنگامی که می خواهید از روش ورود به معامله با ریسک بهره ببرید مناسب ترین عملکرد این است که همواره همسو با روند معامله کنید زیرا احتمال این اتفاق که قیمت به مسیر عادی خود ادامه دهد خیلی بالا است؛ پس زمان هایی که در جهت روند بازار قرار دارید و می خواهید همسو با روند معامله کنید می توان از ورود به معامله با ریسک استفاده کرده و به تایم فریم های پایین تر مراجعه نکرد.

این روش (Risk Entry) برای افرادی که وقت کافی برای معامله ندارند و به عبارتی تریدرهای بلندمدت بسیار مناسب است.

مهم ترین نکته این روش این است که ممکن است معامله گر زمانی وارد شود که قیمت وارد یک ناحیه شده و آن را لمس کرده و به سرعت به پایین برگشته و به روند عادی خود ادامه دهد و اگر در این ناحیه عدم تعادل زیادی بین عرضه و تقاضا وجود داشته باشد، معامله گر می تواند سود قابل توجهی به دست آورد.

اگر یک معامله گر در این شرایط بیان شده منتظر تایید ورود به معامله بماند ممکن است بازار و همچنین این فرصت عالی را از دست دهد، پس در این روش نیاز نیست معامله گر به صورت مستمر پای سیستم بماند. او می تواند از قبل، سفارش خود را به شکل Limit Order ثبت کند تا زمانی که قیمت به میزان مورد نظر او برسد معامله اجرا شود.

از مهم ترین نکات منفی این روش می توان به این مورد اشاره کرد که ممکن است قیمت بر خلاف جهت روند حرکت کرده و موجب ضرر معامله گر شود.

بررسی روش ورود به معامله با تایید

در این روش نیز معامله گر باید ابتدا در تایم فریم بالاتر نقطه ورود را مشخص و بعد از آن به تایم فریم پایین تر مراجعه کند. در تایم فریم پایین تر نیز باید تاییدها را با استفاده از مارکت استراکچر، نواحی عرضه و تقاضا، فلیپ ها، فرکتال و … تغییر روند و نقطه ورود در پرایس اکشن را تایید کند.

معامله گر می تواند در تایم فریم پایین تر نواحی عرضه و تقاضا را مشخص کرده و بهینه سازی کند و هنگامی که در این محدوده باریک قیمت به محدوده مورد نظرش رسید وارد معامله شود؛ بهترین نقطه ورود و خروج را می توان در بهینه سازی نیز تعریف کرد.

توجه کنید زمانی که قصد دارید در خلاف جهت روند معامله کنید بهتر است از این روش یعنی روش ورود به معامله با تایید استفاده کنید زیرا در مقایسه با تریدهای همسو با روند به احتمال کمتری نواحی مورد نظر نگه داشته شوند و باید منتظر تاییدهای بیشتری بمانید تا تغییر روند کاملا تایید شود.

از این روش می توانید برای زمانی که ناحیه عرضه و یا تقاضا در تایم فریم بالاتر استفاده کنید، البته این نکته را به خاطر بسپارید که بزرگی نواحی عرضه و تقاضا برای جفت ارزهای مختلف یکسان نیست؛ این نواحی اغلب تا 100 پیپ می تواند ایجاد شوند و زمانی که به یک ناحیه به بزرگی 100 پیپ وارد می شوید، احتمال وجود سیگنال های اشتباه بالا می رود. با دلایلی که در قسمت های قبل گفتیم بهره بردن از تاییدهای بیشتر برای ورود به معامله بسیار خوب است. شما در استفاده از این روش، ریسک بیشتری نسبت به ریوارد تجربه می کنید؛ چون اگر در تایم فریم بالا نواحی عرضه و یا تقاضای بزرگی داشته باشید، در مقابل استاپ لاس بزرگی خواهید داشت ولی در تایم فریم های پایین تر، می توانید استاپ لاس خود را نیز پایین تر آورده و بهبود بخشید.

این روش زمانی که قیمت با سرعت زیاد وارد ناحیه مورد نظر در تایم فریم بالاتر شده است نیز کاربردی تر می باشد. زمانی که در کف، الگوی V ایجاد شود یعنی قیمت با سرعت زیادی خود را به ناحیه عرضه رسانده است. در این مورد بهتر است از روش ورود به معامله با ریسک استفاده نکنید و به تایم فریم پایین تر مراجعه کنید و منتظر باشید تا آن به نزولی تغییر پیدا کند.

مهم ترین مزیت این روش تایید بیشتر و ریسک به ریوارد بالاتر می باشد و اصلی ترین معایب آن نیز این است که در صورتی که قیمت پولبک نزند تریدر حرکت هایی را از دست خواهد داد.

معرفی اندیکاتورهای تشخیص بهترین نقطه ورود و خروج

برای پیدا کردن بهترین نقطه ورود و خروج علاوه بر استراتژی های موجود می توانید از اندیکاتورها نیز استفاده کنید. معامله گران معمولا در سه بازار یعنی بازار مالی فارکس، بازار ارز دیجیتال و بازار بورس فعالیت می کنند. توجه داشته باشید که در هر کدام از این بازارها معمولا از اندیکاتورهای مختلف بهره می برند اما برخی اندیکاتورها همانند RSI در هر سه بازار قابل استفاده اند و در عین حال نیز اهمیت بسیار زیادی دارند.

در قسمت زیر بهترین اندیکاتورهای نقطه ورود در فارکس را معرفی می کنیم که شما می توانید بر اساس آن ها در نقطه مناسبی وارد بازار شوید و در نقطه مناسب نیز از آن خارج شوید.

اولین مورد: اندیکاتور بولینگر باندز است.

دومین مورد: اندیکاتور ATR است.

سومین مورد: اندیکاتور مکدی.

چهارمین مورد: اندیکاتور فیبوناچی است.

پنجمین مورد: اندیکاتور RSI است.

ششمین مورد: اندیکاتور Pivot Point است.

هفتمین و آخرین مورد: اندیکاتور پارابولیک سار است.

 بهترین روش های پیدا کردن نقطه ورود مناسب در نمودار

قبل از اینکه بخواهیم روش های ورود به معاملات را بررسی کنیم، مهم ترین نکته ای که باید در هنگام ورود به معاملات به آن توجه کنید این موضوع است آیا شما در جهت روند به پیش می روید یا در جهت خلاف آن حرکت می کنید. به بیان دیگر اگر به مدت چندین ماه وضعیت بازار صعودی بوده است و شما نیز به دنبال بهترین فرصت برای خرید بوده اید، این نشان می دهد که شما با روند بازار معامله می کنید نه بر خلاف آن؛ در سوی دیگر اگر هنگام روند صعودی، شما به دنبال نقطه ورود برای فروش می ‌باشید، در حال انجام دادن کار اشتباهی هستید و در جهت مخالف آن حرکت می کنید.

هوشمندانه ترین کار این است که شما با روند بلندمدت و طولانی وارد شوید زیرا وجود سرمایه زیاد به شما کمک می کند قبل از دلالان کوتاه مدت به سود مورد نظرتان برسید. اگر به نمودار دقت کنید و ببینید که روند چند روز است که صعودی می باشد، مشخص است که خرید بهترین کار ممکن است که شما می توانید آن را انجام دهید.

در ادامه قصد داریم به معرفی سه ابزار بسیار کارآمد برای پیدا کردن نقطه ورود مناسب در نمودار فارکس بپردازیم.

میانگین های متحرک

اولین ابزار کارامد برای پیدا کردن بهترین نقطه ورود در نمودار فارکس، میانگین های متحرک است. بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران بازارهای مالی معمولا از اندیکاتور میانگین متحرک برای پیدا کردن نقطه مناسب در نمودار و همچنین خرید و فروش خود بهره می برند. برای نمونه، بسیاری از معامله گران روند از یک سیستم کراس اور میانگین متحرک استفاده می کنند. معامله‌ گر روند منتظر می‌ ماند تا میانگین متحرک یک بازه زمانی کوتاهتر، یک میانگین متحرک بازه زمانی بلندتر را از بالا قطع کند تا خرید کند یا برعکس بفروشد.

یکی از رایج ترین ابزارهایی که معمولا معامله گران بسیار حرفه ای در استراتژی معاملاتی خود از آن بهره می برند می توان به مووینگ اوریج ها اشاره کرد. اگر شما نیز قصد دارید از این ابزار استفاده کنید باید مطمئن شوید که بازار دارای یک روند مشخص است و رنج نیست زیرا این امر موجب می شود که میزان کارایی مووینگ اوریج بسیار کاهش پیدا کند.

الگوهای شمعی یا الگوهای کندلی

در بازارهای مالی الگوهای کندلی بسیار زیادی وجود که شما می توانید از آنها استفاده کنید اما نباید این مسئله را فراموش کنید که فقط تعدادی الگوی خاص است که معمولا توجه معامله گران را به خود جلب می کنند. از مهمترین الگوهای شمعی می توان به چکش و ستاره دنباله دار اشاره کرد زیرا نشان دهنده یک برگشت کامل است. اگر شما نیز بتوانید آن را با یک سطح مقاومت اصلی یا حتی شاید بعضی سیستم‌ های معاملاتی دیگر جفت کنید، دلیل خوبی برای ورود به معامله دارید و می ‌توان از آن برای پیدا کردن نقطه ورود مناسب در نمودار استفاده کرد.

فیبوناچی اصلاحی

آخرین ابزار که قصد داریم به معرفی آن بپردازیم تا بتوانید بهترین نقطه ورود و خروج را در مارکت داشته باشید فیبوناچی اصلاحی است؛ اکثرا معامله گران برای ورود از ابزار فیبوناچی اصطلاحی استفاده می کنند. از رایج ترین سطوح فیبوناچی اصلاحی عبارتند از: ۵۰٪، ۳۸.۲٪، ۶۱.۸٪، زمانی جالب ‌تر می ‌شود که یک عدد رند یا حمایت و مقاومت قبلی برای بک آپ گرفتن از یک حرکت فیبوناچی هم وجود داشته باشد.

اگر شما نیز از این ابزار استفاده می کنید، باید بدانید که هیچ چیز جادویی در مورد آن وجود ندارد؛ فقط بسیاری از کاربران بازارهای مالی به این ابزار توجه خاصی دارند. شما نیز به عنوان یک معامله گر باید بدانید که هر چیزی که دیگران بر روی آن توجه بخصوصی دارند، باید برای شما نیز بسیار مهم باشد.

معمولا، افراد زیادی به دنبال الگوی کندلی در یکی از سطوح اصلی فیبوناچی اصلاحی هستند و معامله خود را نه تنها بر اساس الگوی شمعی حمایتی یا مقاومتی، بلکه بر اساس این فکت که افراد زیادی به این سطوح توجه می ‌کنند، انجام می ‌دهند.